موسسه حسابداری محاسبان آفاق اسپادانا
اجرا شده توسط:

استاد نیلوفر نامی

نگارش:

موسسه حسابداری محاسبان آفاق اسپادانا

تیرماه  ۱۳۹۹

نگهداری موجودی مواد و کالا

طبق استاندارد حسابداری موجودی مواد و کالا دارای دو استاندارد است:
سیسنم ادواری: سیستمی است که در آن حساب موجودی مواد و کالا حساب فعالی نیست یعنی با هر ورودی که وارد انبار می‌شود حساب خرید کالا بدهکار می‌شود و با هرخروجی حسبا فروش بستانکار می‌شود بنابراین موجودی شما در تراز آزمایشی همواره نشان دهنده موجودی کالای اول دوره می‌باشد که نقص به حساب می‌آید. دلیل چیست؟ زیرا نمی‌تواند اطلاعات را به موقع در اختیار مدیریت قراردهد.

سیستم دائمی سیستمی است که در آن موجودی مواد وکالا حساب فعالی است و همزمان با خرید موجودی مواد و کالا بدهکار می‌شود و همزمان با فروش موجودی مواد و کالا بستانکار می شود.مانده موجودی مواد و کالا همواره نشان دهنده موجودی واقعی انبار است.

مزایای سیستم ثبت ادواری موجودی‌ها

  • سادگی
  • پایین بودن مخارج بکارگیری

معایب

  • عدم تهیه گزارش مالی درهرزمان
  • عدم تهیه اطلاعات به موقع موجودی‌ها

تفاوت سیستم ادواری با دائمی

  • سیستم ادواری

موجودی کالا پایان دوره – خرید +موجودی اول دوره = بهای تمام شده کالای فروش رفته

  • سیستم دائمی

بهای تمام شده کالای فروش رفته – خرید+ موجودی اول دوره = موجودی پایان دوره
موجودی مواد و کالا باید به “اقل بهای تمام شده و خالص ارزش فروش” مورد ارزیابی قرار گرفته و در صورت‌های مـالی مـنعکس شـود. “خـالص ارزش فروش” چیست؟ عبارت است از بهای فروش اقلام موجودی مواد و کالا پس از کسر تمامی هزینه‌های مربوط بعدی تا مرحله تکمیل و تمامی هزینه‌هایی که واحد تجاری در رابطـه بـا بازاریـابی، فروش و توزیع کالا متحمل می‌شود و مستقیم به اقلام مورد نظر ارتباط پیدا می‌کند. از آنجا که مقایسه جمع کل خالص ارزش فروش موجودی‌ها با جمع بهـای تمـام شده می‌تواند به یک رویداد غیرقابل پذیرش بین زیان‌های قابل پیشبینـی و سـود تحقـق نیافته ختم شود، مقایسه میان بهای تمام شده وخالص ارزش فـروش بایـد بـه طور جداگانه در رابطه با هریک از اقلام موجودی انجام شود. چنانچه این کارقابل اجرا نباشـد، باید گروه‌های کالا و یا کالای مشابه را کلا درنظر گرفت. برای مثـال، اقلامـی از موجودی که مربوط به خط تولید یکسانی بوده وهدف‌های مـشابه داشـته باشد، در منطقه جغرافیایی واحدی تولید و فروخته شود و نتـوان آن را عمـلاً جـدا از سایر اقلام خط تولید ارزشیابی کرد، نمونه‌های بارزی از اقلامی می‌باشد که به صورت گروهی مـورد ارزشیابی قرار می‌گیرد.

نگهداری موجودی مواد و کالا

هرگاه شرایطی که قبلاً منجر به انعکاس ارزش موجودی‌ها به مبلغی کمتراز مبلغ بهای تمام شده دیگر برقرار نباشد، بهای موجودی انتقالی ازدوره قبل باید تا مبلغ خالص ارزش فروش جدید (حداکثرتا حد میزان کاهش قبلی) افزایش داده شود. در شرایط استثنایی، زمانی که تعیین خالص ارزش فروش موجودی‌ها به دلایـل مختلـف از قبیل نوسان در قیمت‌های فروش، به ‌گونه‌های قابل اتکا امکان پذیر نباشد و احتمال داده شود که بهای جایگزینی در حد متعارفی کمترازخالص ارزش فـروش باشـد، بهـای جـایگزینی می‌تواند تقریبی قابل قبول برای خالص ارزش فروش تلقی شود. در مواردی که خالص ارزش فروش موجودی مواد اولیه کمتر از مبلغ بهای تمام شده آن است، به شرطی که کالاهایی که از مواد عنوان شده ساخته می‌شود (بعد از منظور کردن قیمت خریـد مواد در بهای تمام شده کالا) هنوز بتواند با سود به فروش رسد، مبلغ دفتری مـواد اولیـه کاهش نمی‌یابد برای محاسبه اولیه ذخیره کاهش ارزش موجودی مواد و کالا از “بهای تمام شده به خالص ارزش فروش” اکثر اوقات می‌توان از فرمول‌هایی استفاده  نمود که بر ارزش های از پیش تعیین شده متکی می‌باشد. در این فرمول‌ها عموما طول عمر کالا، گردش کالا در گذشته، گـردش آتـی مـورد انتظار و ارزش اسقاط تخمینی کالا، باتوجه به اقتضای مورد بیان شده، اجرا شده است. بـا وجـود اینکـه استفاده از چنین فرمول‌هایی، پایه و اساسی برای ایجاد ذخیره فراهم می‌آورد که می‌توانـد بـه صورت مستمر منظور شود، با این وجود باز هم لازم است که نتایج حاصـل شـده در پیرو شـرایط خاصی که نمی‌توان در فرمول پیش بینی کرد (از قبیل تغییر میزان سفارشات) مورد بررسی و تجدید نظر قرار گیرد. در مواردی که برای کاهش ارزش کالاهای تکمیل شده به کمتر از بهای تمام شده نیاز بـه ذخیره باشد، موجودی قطعات منفصله و نیمـه سـاخت‌هایی کـه بـه منظـور سـاخت این محصولات نگهداری می‌شود باید همراه با موجودی قطعات تحت سفارش خرید ارزیابی شود تا نسبت به لزوم ایجاد ذخیره برای این اقلام تصمیم گیری شود. چنانچه قطعات یدکی نگهداری شده برای فروش، بخشی از موجودی پایان سال را تشکیل دهد، نیازخواهد بود که عوامل عنوان شده در بند‌های بالا، در چارچوب موارد زیر به طور خاص مورد ملاحظه قرار خواهد گرفت:

الف. تعداد محصولات مربوط که تا به امروز فروخته شده است

ب. فاصله زمانی تعویض قطعه یدکی،به طور تخمینی

نگهداری موجودی مواد و کالاج. عمر مفید مورد انتظار محصول مربوطه (یعنی محصولی که قطعه یدکی در رابطه بـا آن به فروش می‌رسد)
از عوامل ذگرشده در بند‌های بالا، تنها “عمر مفید” و “گردش آتـی مـورد انتظـار” از مـوارد “الف” تا ” ج” فوق تاثیر پذیر می‌باشد. بدین صورت که عمر مفید قطعه یدکی باید بـا درنظـر گرفتن گزینه ” ب” و گردش آتی مورد انتظار باید با درنظر گرفتن هر سه مـورد “ الـف” و ” ب” و ” ج” تخمین زده شود. خالص ارزش فروش نباید برمبنای نوسانات موقتی قیمت فروش براورد شود، بلکه باید بر قابل اتکا‌ترین شواهد موجود در زمان براورد مبلغ خالص ارزش فروش موجودی‌ها مبتنی باشد. گزینه‌های کاربرد خالص ارزش فروش: موارد اصلی که احتمال می‌رود خالص ارزش فروش کمتـر از میزان بهـای تمـام شـده باشـد، مواردی است که شرایط زیر در آن حکم فرما است:

الف. افزایش هزینه‌ها یا کاهش قیمت فروش
ب. خراب شدن موجودی

ج. ناباب شدن محصولات

د. تصمیم شرکت مبنی بر ساختن و فروش محصولات به زیان (بـه عنـوان قسمتی از استراتژی بازاریابی شرکت)
ه. پیش آمدن ‌اشتباهاتی در تولید یا خرید. همچنین، در صورت نگهداری موجودی‌هایی که فـروش آن طی دوره معمـول گـردش کالای شرکت غیر محتمل است (یعنی موجودی اضافی)، تأخیر در فروخته شدن موجودی‌ها، خطر وقوع موارد “ الف” تا “ج” را افزایش داده و لذا باید در ارزیابی خالص ارزش فروش در نظر گرفته شود. مبلغ دفتری موجودی مواد و کالای فروخته شده باید در دوره ای که درآمد آن مربـوط شناسـایی می‌شود، به عنوان هزینه شناسایی شود. مبلغ کاهش ارزش موجودی مواد و کالا ناشی از اعمال “اقل بهای تمام شده و خالص ارزش فروش” و همچنین تمامی زیان‌های مربوط با موجودی مواد و کالارا باید در دوره کاهش ارزش یا وقوع زیان‌های مرتبط به عنوان هزینه شناسایی کرد. در مـورد موجودی‌هایی که در دوره قبل به مبلغی کمتر از بهای تمام شده مورد ارزیابی قرار گرفته است و در دوره جاری به دلیل افزایش در خالص ارزش فروش، به مبلغ بیشتری ارزیابی شود، هرگونه افزایـش از این بابت در دوره جاری به عنوان در آمد یا کاهش هزینه دوره جـاری (حـداکثر تـا میزان جبران کاهش قبلی) مورد شناسایی قرار می‌گیرد. شناخت مبلغ دفتری موجودی‌های فروش رفته به عنوان هزینه، تابع فرآینـد تطـابق درآمـد و هزینه است. بعضی موجودی‌ها امکان دارد به اکثر حساب‌های دارایی اختصاص داده شود. برای نمونه می‌توان از موجودی های مواد و کالای بکارگذفته شده در ساخت دارایی ثابت مشهود به واسطه واحـد تجاری یاد کرد. موجودی‌هایی که به اکثرحساب‌های دارایی اختصاص پیدا می‌کند، طی عمر مفیـد دارایی مربوطه به عنوان هزینه شناسایی خواهد شد.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

میخواهید به بحث بپیوندید؟
مشارکت رایگان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *